Unnamed

one of the invisibles ...

Unnamed

one of the invisibles ...

Unnamed

Instagram
Vahid_jk@



unnamed.blog.ir

آخرین مطالب
پیوندها

۳ مطلب در فروردين ۱۳۹۶ ثبت شده است

فک کنم دلم میخواد یه لیست از کسایی که بدم میاد داشته باشم . 


کسایی که شبا زود میخوابن و سحرخیزن ! ...

کسایی که فک میکنن راه رفتن روی پله برقی به زودتر رسیدنشون کمک میکنه  ...

اونایی که با این که صدای حرکت مترو رو میشنون بازم میدون تا بهش برسن ! ...

اونایی که با نچ نچ کردن سعی دارن احساسات یا اعتراضشون نسبت به یک مسئله رو مطرح کنن ...

اونایی که وقتی وارد یه جایی میشن که یکی توش نشسته چراغا رو روشن میکنن (مخصوصا اگر اون مکان کلاس باشه !) ...

کسایی که فک میکنن بچشون باهوشه ! ...

کسایی که با چراغ خواب می خوابن ! ...

اونایی که از شکار لذت میبرن ...

و اونایی که از برنچ شفته بدشون میاد و فک میکنن که بی کلاسه !  ...
 








۳ نظر ۲۲ فروردين ۹۶ ، ۰۰:۵۰

روزی کسی را دیدم ، که به کسی نیاز داشت 

به کسی که به هیچ چیز نیاز نداشت ...

و این بی رحمانه ترین چیزی بود که در زندگی دیده میشد ...

.

.

.

.

.

پ.ن) و هر روز می بینم ...

۰ نظر ۱۴ فروردين ۹۶ ، ۰۱:۲۵
هر سال که میگذرد ، همه جا را سیاه و سفید تر میبینم ...
انگار دنیا را با آمدنم رنگ زده اند و با گذشتنش میخشکد و می پوسد و میریزد ...
گاهی روی سفیدی رنگ هایی می بینم ...
روی دیوار سفیدی که رو به رویم است ... 
دیواری که رویش نقاشی های کودکانه ام را با قلمو ی بی رحم و رنگ بی روح دفن کردند ...
و مزار خاطرات من شد ، مزار آنچه میخواستم شوم ...
مزار یک داستان ...
و تمام شدنش هم با همین سفیدی ای است دورمان می کشند و به خاک تقدیممان میکنند  ...
و دفن می شود خط خطی هایمان ... مزار آنچه شدیم و نشدیم ...
مزار یک داستان ...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
پ.ن )   باز هم  : 
Speak_to_me from Amy lee
۲ نظر ۰۱ فروردين ۹۶ ، ۰۳:۳۱