Unnamed

one of the invisibles ...

Unnamed

one of the invisibles ...

Unnamed

Instagram
Vahid_jk@



unnamed.blog.ir

آخرین مطالب
پیوندها

۲ مطلب در آذر ۱۳۹۵ ثبت شده است

چه میبینی !؟

سنی که فقط یک عدد است !؟ ...، خوابی قطعه قطعه !؟ ...صدایی آزار دهنده !؟ ...

برقی که از چشم میرود !؟ ... چه میبینی !؟ صدای بم خسته !؟ ...

خراش هایی که زیر پوست مخفی اند  !؟ ...

یا نشستنی که سال هاست ادامه دارد !؟ ...

خشم لا به لای انگشت ها مانده است ...

آواز سر مده ، صدایت بر باد میرود ، 

و محکوم مانده ای به شنیدن پژواک های بی فایده ی یکی دیگر ...

سال های دراز در ناخودآگاهت ...

زندگی را دزدیده اند ...

برای عده ای میگذرد ... 

ولی انگار ما هستیم و گناه طی نشدن ...

۰ نظر ۱۲ آذر ۹۵ ، ۱۸:۲۹

انگار جایگشت های تمام کلمات را نوشته ام ...

صدایی بر نمی آید ... حرف میخشکد و می افتد کنار برگ های تنهای پاییز ...

همه نوشتنی ها را نوشته اند ...

از غم و جنگ گفته اند ، از بزم و شور و صدا ها ، تا سکوت شب و ستاره و هر چه به آن برای بهتر شدن چنگ انداخته اند ...

حالا در لانه های زنبور ، رو به روی مستطیل هایشان ، سر انگشتانشان نوشته ای می شود برای ساختن توهمی از اراده و قدرت ...

و در انتظار طلوع نکردن یک خورشید دیگر میخوابند ...

تا فردا برایشان جز سرگرمی خسته کننده ی روز چه آورده باشد ...

۰ نظر ۰۶ آذر ۹۵ ، ۰۰:۰۷