backspaceeeeeeeeeeeeeee....
انقدر سریع تایپ کردم که اصلا یادم نمیاد چی بود ...
مثل تصویری که یه مسافر از توی شیشه های قطار می بینه ...
گفتنش دهن آدمو صاف می کنه ، چه برسه به نوشتنش ...
باید صد بار جمله ها رو بالا پایین کنی تا یه چیز نسبتا درست و حسابی از توش در بیاد ...
چقدر آسیب پذیره این نوشته ...
اگه یه کاغذ بود باید می سوزوندیش ، یا تیکه تیکه ش می کردی ...
ولی خب ...
برای این لعنتی فقط کافیه چند ثانیه اون دکمه ی لعنتی تر رو نگه داری ...
شاید دلیل من برای انتخاب این فضای مسخره همین باشه ...
می خوام بدونی ... که حالم از بلاگ به هم می خوره ...
به هر حال ...
می دونم که حوصله ی خوندن ما با معکوس توان دوم متن نوشته نسبت مستقیم داره ...
به جهنم ...
کاریش نمیشه کرد ...
فقط همین رو بدون که هممون عوضی هستیم ... یه سری عوضی منحصر به فرد ...
من دوباره اون کلید لعنتی تر رو نگه می دارم ...
و خلاص ...
و همه با هم شاهد حیف شدنی دیگر خواهیم بود ...
مثل مرگ یک رویا ...
پ.ن ) از 4pi زاویه ی فضایی دور و برمون ، فقط یه صفحه ی 14 اینچی دیدنی شده !