به یاد آر ...
دوشنبه, ۶ مهر ۱۳۹۴، ۱۱:۲۲ ق.ظ
قلم افتاد ...
و من نیمه کاره مانده ام ...
بی رنگ ... با خطوطی سیاه و سرد ...
نقشی بر صفحه ی سفید بیهودگی ...
با خط هایی برای بریدن ...
ضربی از قلم افتاد ...
تکه ای از مرمر پرید ...
از پیوستگی گام ها ...
تکه ای از پیکرم ...
از میزانی که هیچ ندید ...
پ.ن ) "صدایم را به یاد آر اگر آواز غمگینی به پا شد ...
من این شعر گرانم که از ارزان و ارزانی جدا شد ..."
۹۴/۰۷/۰۶