داستان تکراری میخ و ضربه را برایم میگوید ...
صدای گفتنش فرق کرده ، بدتر شده است و بهتر نه ...
برای هر باری که گوینده بوده است چوب خط کشیده ام ...
چوب خط هایی ک روی هوا سیاه بودند ، وقتی نشستند سرخ شدند
و حالا هم رنگ من اند ...
باشد که روزی به یادگار آنچه بر این تن رفت ،
قالب شیشه ای نگاهی بشکند ...
۰ نظر
۱۰ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۰:۰۶